وقتی که رفتی کُل تهرانوپای پیاده زیر و روو کردم
حتما یه تیرِ دیگه ام داریتا منتظر باشم که برگردی
بهش گفتی که راهی جنگی و واسه شهر میخوای یه اسطوره شی
یه هفته شد نیومدیزیاد شده تحملت!
مثله سیگارِ تویِ پمپ بنزینچشات داره بوی خطر میده